ويژگيهاي شعر كودك
الف : زبان وبيان :
گفتيم كه سادگي يكي از اصول شعر كودك است . اين سادگي بايد در زبان و بيان به كار گرفته شود. زبان و بيان شعر كودك بايد براي او كاملاً ساده و قابل فهم باشد .
كلمات شعر بايد در محدودة اطلاعات واژگاني كودكان باشد . طوري كه كودك مجبور نباشد براي فهم معني كلمهاي به بزرگترها مراجعه كند .
از آنجائيكه هر گروه سني از بچهها داراي كلمات خاصي است كه به واژگان پايه مشهور است . لذا براي كودكان هر كاري كه بخواهيم انجام دهيم بايد به اين كلمات رو آوريم . و فقط زماني ميتوانيم پا را از اين محدوده فراتر بگذاريم كه قصد زبان آموزي داشته باشيم .
حالا به قسمتهايي از يك شعر كه شاعر با استفاده از يكي از بازيهاي رايج بين كودكان به مسئله مهمي چون شهادت اشاره دارد و با زباني كاملاً ساده و ديدي كودكانه از زبان فرزند يك شهيد حرف ميزند .
نگاه كن به آنجا بابام شده ستاره
از آسمان ميكند به سوي من اشاره
كلاغ پر گنجشك پر ستارههاي شب پر
با ابر پاره پاره بابام شده همسفر
نگاه كن به آنجا بابام شده كبوتر
پرزده از اين هوا به يك هواي تازه
«كيانوش»
و يا اين شعر كه كودك را به ارتباط با طبيعت دعوت ميكند .
پاشو پاشو كوچولو از پنجرهها نگاه كن
با چشمهاي قشنگت به منظره نگاه كن
آن بالا بالا خورشيد تابيده در آسمان
يك رشته كوه پايين تر پايينترش درختان
نگاه كن آن دور دورا كبوتري ميپرد
شايد براي بلبل از گل خبرميبرد
« كيانوش »
ب : وزن و قافيه :
وزن و قافيه در شعر كودك بسيار حائز اهميت است . اصولاً شعر بيوزن و قافيه براي كودك قابل تصور نيست و كودكان نيز به وزن سازي و قافيه بازي علاقه ميورزند و گاه و بيگاه در بين بازيهايشان جملاتي موزون و مقفا ميسازند و از يافتن كلمات هماهنگ و هم قافيه لذت بسيار ميبرند مانند « فتيله فردا تعطيله » و امثال آن وزن شعر كودك بايد كوتاه و آهنگين باشد .
به بخشي از يك شعر كه وزني كوتاه دارد نگاه كنيد .
ميچرخم ميچرخي مي خندم ميخندي
مي بندم لبها را لبها را ميبندي
او مثل آهو ميدود مثل پرستو مي پرد
اين سو و آن سو مي دود اين سو و آن سو ميپرد
« كيانوش »
قافيه : قافيه هم در شعر كودك ، نقش بسيار مؤثري دارد و در ايجاد موسيقي و به عبارت درستتر در مضاعف كردن موسيقي حاصل از وزن ، نقش مهمي دارد .
ج : كوتاهي : شعر كودك بايد حتي الامكان كوتاه و موجز و مفيد و مختصر باشد چرا كه كودكان از خواندن شعرهاي طولاني زود خسته ميشوند . مگر آنكه شعر ماجرايي داستاني داشته باشد و آن كشش را دارا باشد كه كودك را تا پايان بكشد .
نكته ديگر اينكه كودكان دوست دارند شعرهايي را كه ميخوانند حفظ كنند و اگر شعر طولاني باشد، اين كار برايشان مشكل خواهد بود .
د : عدم كاربرد كلمات محاورهاي : در شعر كودك بايد حتيالامكان از بكار بردن كلمات مخفف مثل«ره» به جاي « راه » و كلمات محاورهاي مثل « ميرم » بجاي « ميروم » خودداري كرد .
چرا كه شعر كودك وسيلهاي است كه بايد زبان سليس و صحيح را به كودك بياموزد بنابراين شعر بايد از زباني استوار برخوردار و از نظر دستوري درست باشد . مثلاً شاعر بايد سعي كند كه فعل را در پايان مصراعها بياورد و به اقتضاي وزن و قافيه كلمات را پس و پيش نكند .
به اين شعرها توجه كنيد كه مرتب است فعلها هم در آخر مصراعها قرار گرفته است .
آسمان تعطيل است آسمان باراني است
يك پرنده حتي توي آن پيدا نيست
« مزيناني »
عروسكي دارم كه لب نميبندد
هميشه بيداراست هميشه ميخندد
« جعفر ابراهيمي شاهد »
بطور كلي مي توان گفت كه شعر كودك بايد داراي خصوصيات زير باشد .
1) بايد از سادگي ، رواني و خوش آهنگي واژهها برخوردار باشد
2) داراي ريتم دروني و بيروني باشد
3) شوق بر انگيز و احساس برانگيز باشد و كودك را به حركت و جست و خيز وادارد
4) گويا و بيانگر احساس كودك باشد
5) تا حدودي از شعر عاميانه و فرهنگ ملي تاثير پذيرفته باشد
6) انديشه ساز و خيال پرداز و خيال انگيز باشد
7) حاوي نكات آموزنده
8)سرگرم كننده
9) مصرع كوتاه و متناسب باشند
10) هماهنگي وزن با موضوع